غلت زدن
عزیز مامان گل من 20/2/92 ساعت نزدیکای 2 صبح بود که کامل غلت زدی من داشتم ناهار برا فردا درست میکردم تو هم بیدار بودی و داشتی بازی میکردی من تو آشپزخونه مشغول بودم امدم بهت سر بزنم که دیدم کامل غلت زدی و از رو تشکت امدی رو زمین و رو شکم خوابیدی داری تلوزیون میبینی.
مامان عاشقته عزیزمممممم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی